پارادوکس زیبایی شناسی در مواجهه با آرای ویتگنشتاین
احمد علی تحریری ماسوله
چکیده
تفکر ویتگنشتاین عمدتاً در حوزۀ زبان بوده و دغدغۀ اصلی وی در زمینۀ معناداری گزارههاست . با در نظر گرفتن هنر به عنوان نوعی زبان میتوان قواعد مورد نظر وی را در این حوزه بکار بست. نتایج بدست آمده از این کاربرد ، دیگران را به این باور رسانیده که ویتگنشتاین در دوره اول تفکر فلسفی خود هنر را پر کشیدن از نگاه روزمره و رسیدن به نگاهی فرامکانی و فرازمانی میداند و معتقد است با شیوه متداول دیدن نمیتوان هنر را ادراک کرد و اینکه در دوره دوم تفکر فلسفی خویش قائل به این است که گزارههای زیباشناسانه بیشتر با واژگان درست و مناسب سروکار دارند تا زیبا(عابدینیفرد، ۱۳۸۹) .
نتایج حاصله از این کاربرد که در اینجا به آن پرداختهام از یک سو ذاتی بودن مفهوم زیبایی را به کنار نهاده و از سوی دیگر در صدد پاسخ به این سوال است که« آیا جستجوی معیارهای زیبایی اساساً امری است پارادوکسیکال و یا اینکه منتج به نتایج معنادار خواهد گشت؟»
واژگان کلیدی : زیباییشناسی ، بازیهای زبانی ، امر زیبا ، زبان خصوصی ، شباهت خانوادگی